می توان گفت که سازمان ها بر اساس برخی هنجارها و ارزش ها عمل می کنند و همچنین دارای فرهنگ سازمانی مشخصی هستند که محصول عناصر فوق است. رعایت هنجارهای اخلاقی جنبه جدایی ناپذیر کار هر کارمند است و سازمان ها تلاش می کنند تا اطمینان حاصل کنند که سیاست ها رعایت می شود، هیچ هنجاری نقض نمی شود و مهمتر از همه، کارکنان به قوانین و مقررات حاکم بر استخدام خود پایبند هستند.
در واقع، با توجه به گسترش رسوایی های تجاری ناشی از رفتار غیراخلاقی و رفتار غیرقابل قبول، سازمان ها حتی بیشتر مشتاق هستند تا اطمینان حاصل کنند که چنین مواردی از رفتار بد که پتانسیل تخریب شهرت آنها و همچنین ایجاد زیان های پولی و همچنین منجر به مجازات را دارد. اقدامات مقامات انجام نمی شود.
در این زمینه، سازمانها معمولاً آموزش کارکنان در مورد هنجارها و قوانین و مقررات اخلاقی را به کارکرد منابع انسانی واگذار میکنند. آنها همچنین مدیران منابع انسانی را موظف میکنند تا از رعایت قوانین، مجازات تخلفات، اجرای قوانین رفتاری، و همچنین مراقبت از نقض احتمالی قوانین و مقررات اطمینان حاصل کنند. بنابراین، مدیران منابع انسانی تا آنجا که به اخلاق و ارزش ها مربوط می شود، نقشی محوری در اکوسیستم کلی سازمان دارند.
اجازه دهید اکنون به روشهای خاصی بپردازیم که در آن مدیران منابع انسانی برای انجام مسئولیتها و وظایف خود عمل میکنند. اخلاق از زمانی شروع می شود که کارمندان بالقوه به سازمان ها مراجعه می کنند، زیرا ممکن است مواردی وجود داشته باشد که متقاضیان رزومه خود را “فاش” کنند و همچنین موارد تخلفات گذشته را در شرکت های دیگر پنهان کنند.
در واقع، در برخی کشورها، قوانین، قوانین و مقرراتی وجود دارد که به سازمانها این امکان را میدهد که چنین تخلفاتی را نه تنها به مدیریت شرکتهای خود گزارش دهند، بلکه آنها را در یک پایگاه داده متمرکز که توسط همه شرکتهایی که برای این سرویس ثبتنام کردهاند را می توان علامت گذاری و برچسب گذاری کرد که به کل صنعت کمک می کند.
در واقع، مرحله پیش انتخاب بسیار مهم است، زیرا میلیون ها فارغ التحصیل آرزوی جذب در صنعت را دارند. این در واقع این است که “علف هرز” “سیب های بد” در اسرع وقت و در اسرع وقت انجام شود.
حتی در مرحله انتخاب، مدیران منابع انسانی باید مواظب ارائه نادرست دادهها، اطلاعات نادرست مربوط به تحصیلات داوطلبان یا سابقه شغلی قبلی، علاوه بر جنبه «بازی کردن سیستم» باشند که به قولی غیرمجاز به معنای تبانی داوطلبان است.
در مرحله بعد، وظیفه اصلی مدیر منابع انسانی زمانی شروع می شود که کارکنان در هیئت مدیره هستند، یا مرحله ای که انتخاب انجام می شود و کارکنان به سازمان می پیوندند و در مرحله آموزش هستند. در واقع این مرحله حساس ترین مرحله از نظر آموزش کارکنان تازه وارد و جدید در مورد سیاست های سازمانی است.
برای مثال:
باید به استخدامکنندگان جدید آییننامه رفتار داده شود و به وضوح گفته شود که هرگونه تخلف منجر به خاتمه کار یا سایر اقدامات تنبیهی میشود.
در واقع، برخی از سازمانها سیاستها و قوانینی دارند که تصریح میکند حتی تخلفات جزئی مانند ادعای هزینههای متورم و پذیرش هدایا و سایر احسان از طرفهای خارجی برای ارائه منافع به آنها قابل تحمل نیست. این مورد در مورد بسیاری از شرکت های چندملیتی یا چند ملیتی است که این تخلفات را بسیار جدی می گیرند.
با توجه به اصل خط مشی ها، متداول ترین تخلف اغلب به عمل نقض خط مشی های سازمانی مرتبط است.
برخی از نمونههای این امر میتواند ثبت حضور دیگران با کشیدن کارتهای هویت و احراز هویت آنها باشد تا زمانی را که کارمند دیگر در عمل ساعت میکند. استفاده از منابع شرکت برای استفاده شخصی زمانی که چنین استفاده ای صراحتاً ممنوع است، جعل هویت سایر کارکنان؛ و از همه مهمتر استفاده از اینترنت و دسترسی به شبکه خارجی برای انتقال اطلاعات و داده های محرمانه و محدود است.
در سالهای اخیر به دلیل رونق در برخی بخشها، شکل دیگری از تخلف رخ داده است که در آن کارکنان با پیشنهاد کار در شرکتهای دیگر به همکاران خود مراجعه میکنند و این تخلفی است که تقریباً در همه شرکتها بسیار جدی گرفته میشود.
در واقع، شرکت های متعددی وجود دارند که به طور معمول کارکنان را در صورت اطلاع از چنین تخلفاتی اخراج می کنند. در تمام این موارد، مدیر منابع انسانی نقش حیاتی ایفا می کند زیرا وظیفه او نه تنها نظارت بر چنین تخلفاتی است، بلکه همچنین اجرای قوانین و مقررات و همچنین مجازات نقض قوانین است.
جدای از این، روند دیگری که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است، هک سایبری است که در آن کارکنان از اطلاعات محرمانه ای که به عنوان بخشی از کار عادی به آنها داده می شود، با ارسال آن به اشخاص خارجی، سرقت رمزهای عبور و سایر اطلاعات شخصی و انتقال آنها سوء استفاده می کنند.
بدون دیدگاه